همین چند وقت پیش (اواخر سال 1398) بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دار و دستهی تبعیدیِ کرمِ کتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دور دست ترین کتاب خورهای جهان برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچه معمولیهای ایکات هستیم: حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دل تان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم.